جدول جو
جدول جو

معنی گلخن گر - جستجوی لغت در جدول جو

گلخن گر
(گُ خَ گَ)
گلخن تاب. آنکه گلخن روشن کند. تونتاب:
گرم رو سردچو گلخن گریم
سردپی گرم چو خاکستریم.
نظامی (مخزن الاسرار).
رجوع به گلخن تاب شود
لغت نامه دهخدا
گلخن گر
آنکه گلخن (گرمابه) را بر افروزد تون تاب
تصویری از گلخن گر
تصویر گلخن گر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گِ گَ)
طیان. (مهذب الاسماء). بنا. راز. گلگیر. گلکار:
همان گل گران را ز نو بار داد
همان خانه ها کرد و خوشه نهاد.
شمسی (یوسف و زلیخا).
چو بر گل گران بدره ها بخش کرد
همه رنگ رخسارشان رخش کرد.
شمسی (یوسف و زلیخا).
مرد سقا و گل گر و حمال
هر سه وان را دلیل دان بر مال.
سنایی.
کز خاک گور خانه ما خشتها کنند
وآن خاک و خشت دستکش گل گران شود.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از گل گر
تصویر گل گر
گلکار: مرد سقا و گلگر حمال هر سه آن را دلیل دان بر مال. (حدیقه)
فرهنگ لغت هوشیار